داستان بازی God Of War 2

مقدمه

با شکست دادن آرس، کریتوس، جنگجوی زمانی فانی، به خدای جدید جنگ تبدیل شد. با این حال، کریتوس به زودی خود را در المپوس تنها یافت که توسط خدایان همکارش دوری گزیده بود.

داستان اصلی

بازی God of War II اندکی پس از وقایع God of War: Ghost of Sparta اتفاق می‌افتد، اما بیش از 13 سال پس از وقایع God of War. کریتوس پس از شکست آرس به خدای جنگ جدید تبدیل شده است، اما متأسفانه به دلیل رفتار بی رحمانه ای که با سایر ایالت های یونانی داشته، مورد قبول سایر خدایان قرار نگرفته است. کریتوس هنوز در خاطرات کارهای گذشته‌اش در حین کار زیر نظر آرس تسخیر شده است. او تنها راهی را که می تواند با رهبری و کمک به ارتش اسپارتی خود در فتح یونان می یابد. آتنا التماس می کند که کریتوس متوقف شود و به او می گوید که نمی تواند مدت زیادی از او در برابر خشم المپ محافظت کند و او نباید به او پشت کند زیرا این او بود که او را خدا کرد. کریتوس پاسخ می دهد که به او چیزی بدهکار نیست و برای کمک به ارتش اسپارت خود به نبرد رودز می رود.

کریتوس به عنوان خدا به مبارزه می پیوندد و شروع به تخریب شهر رودس می کند. پس از مدت کوتاهی، کریتوس متوجه عقابی می شود که کریتوس معتقد است آتنا در لباس مبدل است. پرنده قد خداپسندانه‌اش را از او می‌دزدد و آن‌ها را به کولوسوس رودز تزریق می‌کند و آن را زنده می‌کند تا کریتوس را بکشد.

پس از درگیری طولانی با یک مجسمه غول پیکر طلایی که در سراسر شهر خشمگین است، زئوس تیغه المپوس را به کریتوس پیشنهاد می کند، که خود زئوس از آن برای پیروزی در جنگ بزرگ بین خدایان و تیتان ها استفاده کرد. به دستور زئوس، کریتوس به تیغ خدایی خود را القا می کند و او را فانی می کند، اما او را قادر می سازد تا کلوسوس را از درون نابود کند. با این حال، کریتوس به زودی پس از له شدن توسط دست قطع شده مجسمه، خود را مجروح مرگبار می بیند.

کریتوس متوجه می شود که برای نجات خود باید تیغه المپوس را پس بگیرد. همانطور که او به آرامی بلند می شود و به سمت شمشیر می رود، زئوس خود را به عنوان عقابی که قدرت های او را ربوده نشان می دهد و به کریتوس خیانت می کند تا سرنوشت او مانند آرس نباشد. زئوس از او می‌خواهد که تسلیم شود، اما وقتی کریتوس نپذیرفت، زئوس سپس با تیغه المپوس او را به شکم کریتوس می‌زند و پس از اینکه او برای همیشه از خدمت به خدایان امتناع کرد، او را می‌کشد و تمام سربازان اسپارت و رودز را از بین می‌برد.

با این حال، زمانی که کریتوس به سمت یک عذاب ابدی در دنیای زیرین کشیده می‌شود، او توسط گایا، مادر تایتان‌ها و راوی فرنچایز، که اتحاد پیشنهاد می‌کند، نجات می‌یابد. کریتوس که هنوز برخی از قدرت های باقی مانده اش را در خود دارد، از دنیای زیرین فرار می کند و گایا از او می خواهد خواهران سرنوشت را بیابد تا گذشته خود را تغییر دهد، قدرت های خدایی خود و همچنین موقعیت خود را به عنوان “خدای جهان” به دست آورد. جنگ» و سپس از خیانت او جلوگیری کرده و زئوس را بکشید. سپس او به کریتوس کمک می کند تا اسب جادویی پگاسوس را طی کند تا فاصله خواهران را طی کند.

کریتوس و پگاسوس پس از انحراف به سمت کوهی که تایتان تایفون و تیتان پرومتئوس سابق را در خود جای داده است، شروع به پرواز به سمت جزیره آفرینش می کنند، اما دوباره توسط گریفین ها و ریون ها به کمک Dark Rider مورد حمله قرار می گیرند. سوار تاریکی موفق می شود به پگاسوس کوبیده شود و اسب را به شدت سقوط کند تا بمیرد، اما کریتوس با پریدن به گریفین تاریک، دارک سوار با نیزه سرنوشت و کشتن تاریکی گریفین با قرار دادن نیزه در آن، ضدحمله می کند. در حالی که کریتوس به جزیره آفرینش زیر شیرجه می‌رود.

در حالی که او جزیره را کاوش می کند، کریتوس از گایا سؤال می کند که چرا به او کمک می کند. سپس گایا داستان زئوس را بیان می کند و اینکه چگونه کرونوس، پدر زئوس، همه فرزندانش را خورد تا از این پیشگویی جلوگیری کند که یکی از فرزندانش علیه او قیام خواهد کرد و چگونه رئا، مادر زئوس، فرزندش را نجات داد و او را به آنجا فرستاد. جزیره ای که واقعاً گایا، تایتانس مادر زمین و مادربزرگ زئوس بود و گایا زئوس را پرورش داد تا زمانی که مرد شد و به دنبال انتقام از کرونوس و همه تیتان ها بود. کریتوس سپس با امثال پسر عموی خود و نیمه خدایی به نام تسئوس روبرو می شود که از آنها می کشد و کلید نگهبان اسب و اسب های زمان (هدیه ای به خواهران سرنوشت از سوی کرونوس در تلاش برای تغییر سرنوشت خود) پرسئوس به دست می آورد. ، برادر ناتنی کریتوس و نیمه خدایی که او به طرز وحشیانه ای او را می کشد و سپر بازتابی خود را برای پیشرفت می گیرد، کاپیتان از کشتی در آغاز God of War و پادشاه بربری که او در God of War اصلی سرش را جدا کرد، چکش بربر را از او می گیرد. کریتوس همچنین با یک ایکاروس دلسرد و دیوانه روبرو می شود که بال هایش را از او می گیرد و ملکه گورگون اوریال که با سر بریدن سر اوریال را از او به دست آورده است.

کریتوس بر روی اطلس تیتان در زیر زمین فرود می آید و سعی می کند با او ارتباط برقرار کند. در ابتدا، اطلس از دیدن اسپارتان خشمگین می شود و از کمک به کریتوس امتناع می ورزد، زیرا از آخرین ملاقات آنها در God of War: Chains of Olympus، برای حبس جدیدش، مشتاق له کردن انسان برای حبس جدیدش است. با این حال، کریتوس موفق می شود اطلس را متقاعد کند تا به او کمک کند تا بتواند سرنوشت خود را تغییر دهد و زئوس را بکشد. اطلس که مجذوب هدف کریتوس شده است، او در مورد خلقت Blade of Olympus به او می گوید: با ظهور جنگ بزرگ بین خدایان و تیتان ها، زئوس به زودی سلاح قدرتمندی به نام Blade of Olympus ساخت تا به جنگ بزرگ پایان دهد و با تیتان ها را به اعماق تارتاروس تبعید کرد. زمانی که تایتان ها توسط خدایان شکست خوردند، مجازات و تحقیر شدند و از کریتوس برای گرفتن انتقام کمک می خواهند. با پذیرفتن این پیشنهاد، او به کریتوس قدرت جدیدی به نام زمین لرزه اطلس می دهد و به او کمک می کند تا به سطح زمین بازگردد تا بتواند به تلاش خود ادامه دهد. پس از رسیدن به سطح، او کراکن را می کشد و ققنوس را دوباره بیدار می کند تا به سمت معبد سرنوشت پرواز کند و میل خود برای انتقام از زئوس و دانشی که از یکی از سربازان همکارش در مورد چگونگی نابودی زئوس اسپارتا به عنوان یک اقدام خشمگینانه به او کمک می کند، به دست آورده است. به جستجویش ادامه دهد سرانجام با رسیدن به اتاق تخت، کریتوس تمایل قاطع خود را برای تغییر سرنوشت خود و زئوس، پادشاه خدایان المپوس ابراز می‌کند، پس از آن خواهران از عبور او از آنجا محروم می‌شوند. سپس کریتوس با لاهکسیس روبرو می شود.

پس از یک نبرد وحشتناک، کریتوس شاهد حضور خواهر وسطی آتروپوس از درون لاهکسیس شکست خورده است و کریتوس را به عقب در زمان، به همان لحظه نبرد با آرس می‌رساند. کریتوس که قصد دارد زندگی خود را با از بین بردن Blade of the Gods کوتاه کند، با دفاع از Blade of the Gods مداخله می کند، بنابراین به همان شکلی که در ابتدا بود، حفظ می شود. او به زودی آتروپوس را قبل از سفر به زمان حال شکست می دهد در حالی که آتروپوس را در آینه به دام می اندازد. کریتوس در حال مبارزه با لاهکسیس و آتروپوس به طور همزمان، موفق می شود دو خواهر را با تیغه های خود خنجر بزند و آینه ای را که در آن گیر کرده اند نابود کند. بنابراین، هر دو خواهر را برای همیشه زندانی می کند.

کریتوس سپس به سمت خواهر باقیمانده، کلوتو، که از Loom of Fate که به طور یکسان بر زندگی انسان‌ها و خدایان حکومت می‌کند، دفاع می‌کند، می‌رود. کریتوس با چسباندن دست‌های کلوتو به زمین، موفق می‌شود جمجمه او را با آونگی غول‌پیکر تیغه‌مانند تاب بخورد و او را بکشد. با شکست سه خواهر سرنوشت، کریتوس به خود اجازه داد تا بر Loom و سرنوشت خود کنترل داشته باشد. کریتوس که در نهایت قدرت خود را پس گرفته و بار دیگر به خدای جنگ تبدیل می شود، به مرگ خود به دست زئوس در رودس بازمی گردد، خود گذشته خود را نجات می دهد و تیغه المپ را از زئوس غافلگیر می کند و به نبردی طولانی با پادشاه دامن می زند. از خدایان در پایان مبارزه، زئوس کریتوس را با طوفان نورانی قدرتمندی مبهوت می کند، سپس کریتوس به دروغ اعلام می کند که تسلیم شده است. زمانی که زئوس قصد کشتن کریتوس را دارد، کریتوس ضربه را با استفاده از یک انفجار انرژی منحرف می‌کند و دستان زئوس را با تیغه‌های آتنا به صخره می‌چسباند. سپس کریتوس تیغه المپوس را می گیرد و شروع می کند به وارد کردن آن به سینه زئوس دقیقاً همانطور که زئوس به او چاقو زد.

قبل از اینکه کارش تمام شود، آتنا از راه می رسد و از زئوس دفاع می کند، اما کریتوس از خیانت و دخالت او عصبانی می شود زیرا آتنا قصد خود را برای محافظت از المپوس اعلام می کند. زئوس به شدت زخمی سعی می کند فرار کند، در حالی که می گوید کریتوس جنگ را آغاز کرده است، او احتمالاً نمی تواند برنده شود زیرا خواهران سرنوشت از قبل پیروزی او را پیش بینی کرده بودند. با این حال، کریتوس از آتنای مدافع رهایی می‌یابد و با تیغه المپوس به سمت زئوس می‌رود، اما آتنا با زدن خود به تیغه، خود را قربانی می‌کند و به زئوس فرار می‌کند. کریتوس حیرت‌زده از او می‌پرسد چرا این کار را انجام داده است زیرا الهه در حال مرگ نشان می‌دهد که اعمال زئوس برای شکستن چرخه پدرکشی است، زیرا پسر جدید دیگری شروع به کشتن پدرش می‌کند، که به کشتن اورانوس توسط کرونوس و کشتن کرونوس توسط زئوس بازمی‌گردد. قبل از اینکه بتواند او را بکشد، زئوس امیدوار بود که چرخه را بشکند – بنابراین تأیید می کرد که کریتوس در واقع پسر خود زئوس است، که نشان می دهد کریتوس یک نیمه خداست درست قبل از اینکه پس از سلاخی آرس به طور کامل خدا شود، و او از او التماس می کند. تا در تلاش برای انتقام تسلیم شود.

پس از یک لحظه شوک و شرم ظاهری، کریتوس تاریک می شود و خرخر می کند که پدر ندارد. آتنا در آغوش کریتوس می میرد و می گوید که همه خدایان در المپوس کریتوس را انکار خواهند کرد و از زئوس دفاع می کنند تا المپوس پیروز شود. او گفت که حتی اگر کریتوس می خواهد زئوس را بکشد، زئوس المپوس است. سپس کریتوس قول داد که زئوس و هر خدایی را که انتقام او را انکار کند، مجازات کند و گفت که زمان آنها به پایان رسیده است. وقتی گایا با کریتوس صحبت می‌کند و به او یادآوری می‌کند که او قدرت کنترل زمان را دارد، بدن آتنا مرده به زودی منفجر می‌شود.

کریتوس به بافندگی برمی‌گردد، زیرا اتاق در اطراف او فرو می‌ریزد و او یک بار دیگر به گذشته به جنگ بزرگ خدایان و تیتان‌ها برمی‌گردد. او با گایا تماس می گیرد و او اعلام می کند که تایتان ها منتظر او بودند و سپس کریتوس توضیح می دهد که می توانند در زمان او در جنگ بزرگ پیروز شوند.

نتیجه

همانطور که زئوس شکست خورده خدایان خود را تشویق می کند تا به او کمک کنند تا کریتوس سرکش را بکشد، هر تایتانی که تا به حال وجود داشته باشد به دوران کریتوس در شکل اولیه خود باز می گردد (به دلیل بازگشت کریتوس به گذشته به زمانی که تمام تیتان ها در قوی ترین حالت خود بودند. برای اینکه کریتوس بهترین شانس خود را برای برنده شدن بدهد)، عصبانی و انتقام جو از کوه المپ بالا می روند تا زئوس و خدایان را بکشند. کریتوس با رهبری آنها به زئوس اعلام می کند “زئوس! پسرت برگشته است، من نابودی المپ را می آورم!!!”، بنابراین مستقیماً به رویدادهای God of War III منجر می شود.

[تعداد: 1   میانگین: 5/5]
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شاید دوست داشته باشید